اعجاز فال های حافظ


روزی دختری زیبا و دوستدارحافظ با لباس زر دوزی از آرامگاه حافظ می گذشت. از دیوان او که بر روی آرامگاه بود فالی گرفت واین بیت آمد :


سرمست در قبای زرفشان چو بگذری

                  یک بوسه نذر حافظ  پشمینه پوش کن


دختر با شگفت زدگی گفت : چشم، دو بوسه هم بخواهی تقدیم خواهم کرد. سال آینده که از آرامگاه حافظ می گذشت، فال دیگری گرفت :


گفته بودی که شوم مست و دو بوست بدهم

           وعده از حد بشد و ما نه  دو دیدیم و نه یک


دختر زیبا که سخت متحیر مانده بود، گفت : سه بوسه هم بخواهی نثارت خواهم کرد.

سال سوم که گذارش به آرامگاه حافظ افتاد بازهم فالی گرفت :


سه بوسه کز دو لبت کرده ای وظیفه من

      اگر ادا نکنی قرض دار من باشی


دخترک اشک ریزان، سنگ آرامگاه را در آغوش گرفت و بوسه باران کرد.

 

                                                                 « شاپرک »

نظرات 16 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 06:55 ق.ظ http://azadshiraz.persianblog.com

[ بدون نام ] دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 07:13 ق.ظ http://WWW.SEBTEIN.I8.COM

:::::::::سلام به سایت من هم سری بزن:::::::
http://WWW.SEBTEIN.I8.COM

دانشجوی عاشق و کم رو!! دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 07:19 ق.ظ http://mhabbasi.persianblog.com

سلام میشه از مطلب شما نتیجه گرفت که حافظ ۱۰۰۰۰۰ تا شاخه نبات داره توی زمانه ما با این دختر های ۷ رنگ حق داره بیچاره... و اما نتیجه دوم اینکه حافظ یک نیمه فیمینیست هست

واقا همین طرفدارا به ما قوت قلب میدن!
چقدر پروانه ای!!!!!!!!!!!

سیخ سیخ السلطنه

هیلا دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 07:19 ق.ظ http://morteza82.tk

با نمک بود.

هما دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 07:25 ق.ظ

آه این ماجرای تراژدی اشکهای من را از چشمهای زیبایم به آرامی روان کرد و تاپ تاپ قلبم را به آهستگی دوان کرد.
آه چه بگویم از عشق که دلم تیشه خورده راهش است.

به کار خود ادامه دهید چرا که :
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما

منتظرتان می مانم٬ با یادتان می خوابم و با اسمتان می خوانم.....

عباس دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 08:34 ق.ظ

من قلبم درد می کنه از این طالب عشق و عشق بازی ننویسین. مطلبی که خین و خین ریزی نداشته باشه مطلب نیست.

ناصر عبداللهی هستم دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 10:01 ق.ظ

له لا له لالا لا له لا!

سیخ سیخ السلطنه

دنیا دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 12:29 ب.ظ http://donyayeman.blogsky.com

سلام خوبین...؟
مرسی سر زدی ..همیشه شاد باشین .قربانت

علی انصاری دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 02:21 ب.ظ http://rocket.blogsky.com

سلام دلاور خسته نباشید

این ایام بر شما تسلیت باد
به امید پیروزی ملت مظلوم فلسطین ....

پژمان سه‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 05:34 ب.ظ http://p1m4.persianblog.com

تمام نوشته های گذشته ام را پاک کردم. مغزم را رفرش کردم. و زین پس اینگونه آپ دیت می شوم.

دوست! سه‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 09:28 ب.ظ

من خیلــــــــــــــــــــــــــــــــی با کلاغ پر حال میکنم !
دوستتون دارم بی تربیتا!!!!!

سپیده چهارشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 06:27 ق.ظ http://dokhtar-sepid.persianblog.com

اگه این اتفاق برای یه پسر می افتاد ...چی می شد؟؟.....

خورشید طلایی چهارشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:13 ب.ظ

نهههههههههههههههههههههه!!!!
شما هم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
در ضمن خوش به حال حافظ!!!!!!!!!!!

پسر آق اسماعیل چهارشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:29 ب.ظ

عجب مطلب جالبی بود سعی کنین از این مطالب بیشتر استفاده کنید حال دادی!

نظر خراب کن پنج‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 01:29 ق.ظ http://30taa.kalaghparpersianblog.com

شما از کی بود کی بودی ها دزدی کردین یا اونها از شما ؟ خوش ندارم مطلب تکراری بخونم !!! بار آخرتون باشه !‌
اعجاز دخترهای دانشجو
روزی دختری زیبا با مانتو آبی سرمست از کنار بوفه دانشگاه ( بوفه آقو بهرام )می گذشت. که پسری از دانشجوهای رشته صنایع را بدید ؛ به نیت آن پسر فالی از خواجه حافظ شیرازی گرفت واین بیت آمد :

سرمست در مانتو آبی چو بگذری
یک بوسه نذر این پسر اسپورت پوش کن که می بینی

دختر با شگفت زدگی گفت : چشم، ولی من به دانشگاه تازه واردم سال آینده دو بوسه هم بخواهی تقدیم خواهم کرد.
سال آینده که از کنار بوفه دانشگاه می گذشت، که باز هم آن پسر زیباروی رشته صنایع را دید و بلافاصله فال دیگری گرفت :

گفته بودی که شوم مست و دو بوست بدهم
وعده از حد بشد و ما نه دو دیدیم و نه یک

دختر زیبا که اتفاقا سال دوم رشته کاردانی ارشد کامپیوتر می خواند و سخت متحیر مانده بود، گفت : سه بوسه هم بخواهی بعد از فارغ التحصیلی نثارت خواهم کرد.
دخترک به سال سوم تحصیل خود رسید و باز هم گذرش به بوفه کنار دانشگاه افتاد ؛ بار دیگر به نیت آن پسر فالی گرفت :

سه بوسه کز دو لبت کرده ای وظیفه من
اگر ادا نکنی قرض دار من باشی

دخترک اشک ریزان، پسر دانشجو را در آغوش گرفت و بوسه باران کرد .
( هرگونه برداشت استفاده ابزاری از این مطلب ممنوع است



به هر حال بعضی نشریه ها که نمی خوام بگم کی بود...؟!استعدادشون تو دزدیدنه مطلبه!

سیخ سیخ السلطنه

پژمان پنج‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 06:25 ق.ظ http://p1m4.persianblog.com

۱۸۳۹: جنگ تریاک بین دولت بریتانیا و کشور چین (انگلیس ها با رواج تریاک که آن را به مفت از هند به دست می آوردند چین را از هر لحاظ به نابودی کشاندند و ... )

۱۸۴۴: سید علی محمد باب در شیراز ادّعای نبوّت کرد و بلافاصله پس از ادّعای خویش ، «افیون» را تحریم نمود.

۲۰۰۲: ایران با مصرف رسمی روزانه ۵ تن تریاک مقام اول از لحاظ مصرف موادّ مخدّر به خود اختصاص داد.

۲۰۰۴: ایران همچنان با داشتن ۱۳ میلیون معتاد مقام اول را دارا است و هنوز علمای اسلام «افیون» را حرام نمی دانند!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد